بررسی عکاسی حرفه‎ای در تبریز

Developer Developer Developer Developer

آخرین مطالب ارسالی

صلوات بر فاطمه زهرا پاک کننده گناهان
خرید بلیط قطار تبریز جلفا فقط از سایت زیر ممکن است
نمونه انتخاب واحد 1403 رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
استخدام مربی امور تربیتی آموزش و پرورش بهمن1402
ثبت‌نام آزمون صلاحیت حرفه‌ای روانشناسان و مشاوران سازمان نظام روان‌شناسی
لیست رشته های شناور در کنکور کارشناسی ارشد
بهترین کافی نت ثبت نام قبول شدگان دانشگاه در تبریز

تعرفه نرخنامه کافی نت در سال 1402 تبریز
کافی نت سهندیه : مرکز مطمئن ثبت نام لاتاری در تبریز
معرفی یک کلاهبردار دیوار با معرفی شماره حساب به نام : علیرضا باباخانزاده
رشته های بدون کنکور دانشگاه آزاد تبریز بهمن 1400
اطلاع رسانی چهلمین روز درگذشت پدرم رحمن اکبری اسبق
WWM سوپر گلاسه کمیاب و خاص برای چاپ بی نظیرترین تصاویر
معرفی کلاهبرداران در سایت دیوار به بهانه استخدام
چند سهم خوب برای هفته دوم تیر 99
کد تخفیف فعال و جدید برای دیجی کالا
آدرس مدارس پسرانه پایه هفتم دبیرستان‌های استعدادهای درخشان (دوره اول) سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹
دانلود نمونه سوالات فقه ۵ پیام نور  کد درس: 1220237
📚📘کتاب ««دارونامه پرستاری »

بررسی عکاسی حرفه‎ای در تبریز


در وهله‎ی نخست چنین عنوانی در ایران بی‎اشکال به نظر نمی‎رسد. آژانس‎هایی که بتوانند عکاسان حرفه‎ای را جذب کنند تا منبع درآمدی بیابند در ایران وجود ندارد و تنها دولت توانایی این کار را دارد که تا حدی تأمین کند. حتا در این وضعیت نیز، عکاسان شهرستانی شرایط بدتری نسبت به مرکز دارند که با کم‎ترین امکانات و حقوق عکاسی می‎کنند. مطابق تعریف، عکاس یا خبرنگار حرفه‎ای کسی‎ست که درآمدش تنها از همین راه باشد و او دغدغه‎ی دیگری برای زندگی خود نداشته باشد. به غیر از عکاسان خبری و مستند، عکاسان دیگری نیز در پرتو همین نظریه به حرفه‎ای و غیرخرفه‎ای بخش می‎شوند. آنان نیز باید از همین راه ارتزاق کنند، مثلا با چاپ کتاب یا فروش آثار.

چند آژانس خصوصی در ایران فعال است که چندان هم موفق نیستند و دلایل این امر برمی‎گردد به انحصار دولت در تولید خبر و عکس. این انحصار سبب بی‎صرفه بودن خبرگزاری‎های خصوصی شده است. همه‎ی خبرگزاری‎های معتبر در ایران به گونه‎ای به دولت چسبیده‎اند و از بابت اقتصادی مشکل زیادی ندارند. از این بابت، عکاسان مرکز می‎توانند دارای حقوق ثابت ماهانه، اضافه کاری و مأموریت، بیمه‎های تأمین اجتماعی و بازنشستگی و دوربین‎های پیش‎رفته باشند. در این بین، به غیر از خبرگزاری دولتی ایرنا هیچ کدام نمی‎توانند عکاسان خود را در شهرستان‎ها تأمین کنند. عکاسان شهرستانی مجبوراند همه‎ی این امکانات را شخصا تأمین کنند تا از عرصه‎ی رقابت خبری جا نمانند. تنها چیزی که شهرستانی‎ها را فعال نگه می‎دارد جذب شدن به مرکز یا آژانس‎های خارجی‎ست. کسانی که فعالانه در شهرستان‎ها در کار مستندنگاری و خبری هستند به امید گردآوری آرشیو خوب و جلب نظر آژانس‎های معتبر خارجی کار می‎کنند.

این امید واقعا وجود دارد. برخی عکاسان با آثار فعال خود توانسته‎اند نظرات آژانس‎های خارجی را به خود جلب کنند و جذب یکی از آنان شوند. این در مقایسه با مرکز امیدوارانه به نظر می‎رسد. در تبریز حدود ۲۰۰/۳۰۰ نفر در حوزه‎ی عکاسی وجود دارد که بخش کمی از آنان در حوزه‎ی خبر و مستند هستند. شاید بیش از ۵۰ نفر را بتوان یاد کرد که در حوزه‎ی خبری فعال‎اند ولی بنا به تعریف حرفه‎ای به شمار نمی‎روند. اغلب اینان برای خبرگزاری‎ها و نشریات محلی کار می‎کنند بدون هیچ حقوقی. وضعیت نشریات محلی به گونه‎ای‎اند که می‎توان حرکت در لجن از آن یاد کرد. یکی از مدیران نشریه ادعا می‎کند دلیل نپرداختن حقوق به خبرنگاران یا عکاسان مشهور شدن آنان در نشریه است. در واقع، برخی نشریات سکوی پرش به پست‎های بالاست. نتیجه‎ی فرصت طلبی رسیدن به شهرت است و این کار خبرنگار راستین نیست. خبرنگار کاری به امور اجرایی ندارد. این نشان دهنده‎ی لجن مالی در کارهای فرهنگی روزنامه‎نگاری‎ست. با این منطق، رییس بانک نباید حقوق بگیرد چون در نهایت اعتبار و شهرت قرار گرفته است.

از بین آن همه عکاس خبری فقط چند نفر هستند که می‎توانند با فروش آثار خود به کسب نازلی از درآمد دست یابند: علی حق‎دوست، مجید حق‎دوست، بهرام تندران، مهسا جمالی، آذین حقیقی، ولی محسنی (که پس از یک سال فعالیت در فارس و جام و جم تعطیل شد) سیدکاظم یوسفی، حامد نظری، خلیل غلامی، فرشید تیغه ساز که آثار قابل توجهی تولید می‎کنند. از بین این ۸ نفر نیز ۶ نفر از راه عکاسی درآمد می‎کنند و از اینان نیز تنها ۲ نفر حقوق نسبتا مناسبی دارند و ۴ نفر بقیه در انتظار گشایش فرجی هستند که به حقوق حداقل خود برسند. از این ۲ نفر فقط سیدکاظم یوسفی (عکاس ایرنا) دارای حقوق کامل و امکانات لازم هست! در کل آذربایجان شرقی فقط یک نفر مصداق عکاس حرفه‎ای را دارد و این نشان دهنده‎ی این است که، عکاس باید جای دیگری برای درآمد خود بیابد: چیزی در حد و اندازه‎ی فرصت طلبی‎های متداول!

غالب عکاسان شهرستانی درآمدی غیر از هنر خود دارند. آنان مجبوراند از جایی بکنند و در کار عکاسی خرج کنند. هم چنان که گفتم، از بین آن همه عکاس فقط عکاس خبری امیدواری در بهبودی زندگی خود دارد و عکاس خبری به واقع با آن همه گرفتاری و بگیر و ببند سزاوار چنین هم نیست و هر لحظه را با مشکلاتی خطرناک سر می‎کند. بررسی وضعیت شهرستان‎ها برای کسانی که درصدد جذب به این کاراند هشداری‎ست که باید پیه بی‎درآمدی را به جان خود بزنند و وظیفه‎ی ما نشان دادن تجربه‎هایی‎ست که در شرایط بی‎خان‎ومانی به دست آورده‎ایم. جالب‎ترین نکته بررسی آثار تولیدی‎ست که در این لجن‎های به اصطلاح فرهنگی به ظهور رسیده و گاه از مرزهای جغرافیایی فراتر رفته است.


علی حق‎دوست، ساکن تبریز و عکاس مهر


او برای مدتی با خبرگزاری آسوشیتدپرس همکاری کرد و آثاری در آرشیو آن به یادگار گذاشت. غیر از این در خبرگزاری‎های فارس، ایرنا، آژانس عکس ایران، جام‎جم و مهر کار کرده است. وی نخستین کسی‎ست که در تبریز با روی‎کرد حرفه‎ای به عکاسی مستند و خبری روی آورد. در این ۶-۷ سال فعالیت‎اش آثار مستند برجسته‎ای تولید کرده است که در نشریات و خبرگزاری‎های داخلی و خارجی منتشر شده است. حق‎دوست سه سال را در تهران گذراند تا به درآمد مناسب خانواده‎اش برسد ولی با چندی نامرادی‎ها به تبریز برگشت تا به جمع‎آوری آثار مستند خود ادامه دهد.

سیدکاظم یوسفی، ساکن تبریز و عکاس ایرنا


وی از نخستین روز عکاسی برای خبرگزاری ایرنا کار کرده است و تنها عکاس تبریزی‎ست که با حقوق قانونی کامل کار می‎کند. یوسفی فقط روی کارهای خبری فعالیت دارد. اشکال این قبیل خبرگزاری‎ها هم در این است که آزادی رأی برای عکاس وجود ندارد. او نمی‎تواند برای عکاسی مستند به شهرهای دیگر برود. عکاسان مرکزی نیز به دلیل ترافیک کاری چندان فرجه‎ای برای تولید آثار مستند ماندگار نمی‎یابند.

حامد نظری، ساکن تبریز و عکاس مهر


وی پیش از این آثارش را برای آژانس عکس ایران می‎فرستاد و امروزه با مهر کار می‎کند. نظری از جمله عکاسان شهرستانی‎ست که درصدد تولید آثار مستند است و از این رو آثار کم‎تری از او بر روی خط خبرگزاری‎ها می‎بینیم. با این وضعیت، می‎توان حدس زد درآمد او کفاف هزینه‎های عکاسی‎اش را هم نمی‎کند در حالی که درآمدی غیر از عکاسی ندارد.

مهسا جمالی، ساکن تبریز و عکاس مهر


جمالی از معدود عکاسان دختری‎ست که در شهرستان‎های ایران فعالیت می‎کنند. محدودیت‎های او برای کار عکاسی برای همه آشکار است. در بیش‎تر ورزش‎ها او حق عکاسی ندارد. در برخی مکان‎ها منعی وجود ندارد ولی عملا مشکلاتی فراهم می‎شود. با این وضعیت، هنوز در کار عکاسی خبری و مستند فعال است. در زلزله‎ی اخیر آذربایجان از جمله نخستین کسانی بود که آثارش منتشر شد و در سایر کشورها خریدار یافت.

مجید حق‎دوست، ساکن تهران و عکاس نشریه‎ی پزشکی


او کارش را با فارس آغاز کرد و به جام‎جم کشید. به سبب یافتن درآمد مناسب به تهران کوچید تا به یک زندگی متوسط دست یابد.

بهرام تندران، ساکن تبریز و عکاس جام‎جم

او از نخستین فعالیت عکاسی‎اش در جام‎جم بوده است. برخی از آثار او به روی جلد روزنامه‎ی جام‎جم راه یافته است. تندران برای کسب درآمد کافی به عکاسی آتلیه پرداخت و از این رو، تولید آثار او کاهش یافت. جام‎جم حقوق عکاسان شهرستانی خود را سالی دوبار پرداخت می‎کند و این یک مشکل مضاعف برای عکاسان تولید می‎کند.

آذین حقیقی، ساکن تهران و عکاس جام جم

وی کارش را با فارس آغاز کرد و پس از دو سال فعالیت در تبریز به تهران کوچید و هم اکنون به عنوان دبیر شهرستان‎ها در  جام‎جم مشغول به کار است. غالب آثار او خبری و مستند است که در خبرگزاری‎های فارس، مهر، آژانس عکس ایران و جام‎جم منتشر شده است.

فرشید تیغه‎ساز، ساکن تبریز و عکاس ایسنا


او که به تازگی به عرصه‎ی عکاسی خبری پیوسته است کارش را با خبرگزاری ایسنا آغاز کرد و در زلزله‎ی اخیر آذربایجان از نخستین کسانی بود که پس از انتشار آثارش در خبرگزاری‎های داخلی به آژانس‎های خارجی از جمله فرانس پرس راه یافت و پس از آن در نشریات مختلف بین المللی چاپ شد. آژانس‎های خارجی برخلاف آژانس‎های داخلی حقوق عکاس را بهتر و زودتر پرداخت می‎کنند. از این رو، کار با آژانس‎های خارجی موفقیت‎های مضاعف به همراه دارد.

در پاسخ آن مدیر محترم نشریه که فرموده بود کار با نشریات محلی شهرت دارد و حقوقی پرداخت نخواهیم کرد، فلسفه‎ی کار فرهنگی همان چسبیدن به ارگان‎های اجرایی و دولتی‎ست و با این معیار در نشریات و خبرگزاری‎های محلی به روی عموم آزاد است تا با فرصت طلبی‎های به موقع آینده‎ی خود را تأمین کند. ولی در راستای کار حرفه‎ای، شهرت و حقوق آژانس‎ها و نشریات خارجی را می‎توان ارزیابی کرد که چه گونه سبب رشد کار خبرنگاری می‎شوند که گاه تا حد سرنگونی دولت پیش می‎روند.

عکاسانی غیر از عکاسان یاد شده نیز هم چنان در ورطه‎ی فلج کننده‎ی هنر قرار دارند و امرار معاش خود را از جایی کسب می‎کنند که آسیب‎های جدی وارد می‎کند. تعداد خیلی کم‎تری از آنان با موفقیت در جشنواره‎ها تنها هزینه‎ی آثارشان را به دست می‎آورند. هیچ کدام از عکاسان با چاپ آثار خود در قالب کتاب به درآمد نرسیده‎اند و در برپایی نمایشگاه نیز تاکنون موفقیتی به دست نیامده است.
برچسب‌ها: بررسی عکاسی حرفه‎ای در تبریز
کافی نت سهنديه جمعه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۱ ادامه مطلب