آخرین مطالب ارسالی




















موضوع: بررسی فشار مراقبتی و عوامل مرتبط با آن در مراقبین بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی رازی شهر رشت در سال 1392
رشته
پرستاری (گرایش بهداشت جامعه)
بيماري از جمله چالش هايي است كه بر سر راه بسیاری از افراد قرار مي گيرد و آنان را از فعاليت ها و زندگي روزمره خود باز مي دارد. برطرف کردن بیماری، به دلیل تاثیری که بر ابعاد فردي، اجتماعي و اقتصادي می گذارد، از اهميت ويژه اي برخوردار است (1). در بین بیماری ها، بیماری های مزمن که دارای شیوعی فزاینده در جهان هستند، به دلیل گسترش روش های درمانی و در نتیجه کاهش میرایی با فرآیندی طولانی، بیماران را نیازمند مراقبت، سرپرستی و بازتوانی می سازند. در میان بیماری های مزمن، بیماری مزمن کلیوی[1] از جمله مشکلات عمده ایست که در آن بیش تر سیستم های بدن تحت تأثیر اورمی ناشی از بیماری قرار می گیرند (2). ميزانشيوع نارساييمزمنكليهدرجهان 242مورددريكميليونجمعيتاستو ساليانهحدود8درصدبهاينميزاناضافهمي شود (3). بیماری های مزمن کلیه هشتمین علت مرگ و میر در ایالات متحده محسوب می شود. تخمین زده می شود که بالغ بر 31 میلیون امریکایی (10% کل جمعیت) به بیماری مزمن کلیه مبتلا باشند (4). براساسآمارموجوددر ايرانساليانهحدود1200تا1600نفربهاينبيماريمبتلاميشوند (3). استان گیلان نیز با تعداد فزاینده ای از بیماران کلیوی روبرو است، به طوری که در سال 1391 آمار آن 3000 نفر اعلام شده است (2). بیمارانی که به مرحله انتهایی بیماری کلیوی می رسند، برای زنده ماندن نیاز به انجام درمان های جایگزین کلیه[2] (RRT)، شامل همودیالیز و پیوند کلیه دارند. با توجه به افزایش چشمگیر نیاز بهRRT در دهه های اخیر و روند صعودی آن و نیز با توجه به کمبود کلیه برای پیوند، دیالیز رایج ترین روش مورد استفاده در این بیماران است (5). نیاز به همودیالیز در ایران به طور چشمگیری در حال افزایش است، به طوری که تعداد بیماران همودیالیزی استان گیلان از 502 بیمار در 11 مرکز در سال 1385 به 807 بیمار (با افزایش 60 درصدی) در 13 مرکز در سال 1390 افزایش یافته و براساس آخرین آمار منتشر شده از تعداد بیماران همودیالیزی در سال 1391 این تعداد به 924 نفر رسیده است (2). درمان های جایگزینی کلیه، بیماران را در معرض طیف وسیعی از مشکلات جسمی، روانی، اقتصادی و اجتماعی قرار می دهد و در مجموع کیفیت زندگی[3] آنان تحت تأثیر قرار می گیرد (6). این بیماری منجر به تغییرات مهمی در شیوه زندگی فرد می گردد وکاهش سطح انرژی، نیاز مکرر به همودیالیز و مشکلات سلامتی همراه با آن، احساس افسردگی، عدم توانایی در انجام کارها و فعالیت های عادی روزمره و سایر مواردی که همگی زندگی بیمار را تحت تاثیر قرار داده و زندگی عادی او را مختل می سازد (7). علوی و همکاران نیز در پژوهش خود که به بررسی وضعیت سلامتی و فعالیتهای روزانه زندگی در بیماران همودیالیزی و پیوند کلیه پرداخته اند، گزارش کردند که بیماران دیالیزی از وضعیت سلامت عمومی و جسمی مناسبی برخوردار نبوده و در انجام فعالیت های روزمره زندگی خود با مشکل روبرو هستند. (8). مطالعات بسیاری نشان می دهند که بیماران همودیالیزی از خستگی شدیدی رنج میبرند (9, 10) و سطح بالایی از ناتوانی را در حیطه های مختلف زندگی تجربه میکنند که در نهایت به کاهش سطح کیفیت زندگی آنها منجر می شود (11). علاوه بر این، عوارض شایع دیالیز شامل برنامه غذایی محدود، کاهش فعالیتهای اجتماعی، عوارض دارویی، فشار اقتصادی، مشکلات زناشویی، استرس های عاطفی و اضطراب، بیمار و مراقب او را تحت فشار بیشتری قرار می دهد. (12).
بيماري و ناتواني مزمن در فرآيند زندگي و سازگاري هاي مربوطه اخلال ايجاد ميكند و به علت تأثير بيماري بر مددجو و خانواده، پويايي خانواده اغلب تغيير مي كند (13). در نگاه سیستمی به خانواده، یک مشکل برای هر یک از اعضای خانواده روی اعضای دیگر خانواده نیز تأثیر خواهد گذاشت، (14) و به طور کلی بيماري مزمن، روی تمام خانواده اثر می گذارد (15). بهعلت ماهیت مزمنودرمان طولانيمدتبيمارينارسایيمزمن پیشروندهی كليه، بروزتغييراتي درعملكردخانواده غيرقابل اجتناب مي باشد (16). نارساييانتهاييکليهيکبيماريمزمناستکهخانواده بايدعملکردهايحمايتيرابراي بيماردياليزياشچهدرمنزلو چهدرمراکزسرپاييمثلبخشهايدياليزبيمارستانانجامدهد. مراقبيناينبيماراناغلبزمانزیادی رابرايمراقبتازاین بيمارانصرفميکنندوخستگيوفشارمراقبتي[4] فراوانیرامتحمل می شوند (7). مراقبین بيماران همودياليزيممكناستاحساسبار سنگينيبر دوش خودداشتهباشند، زيراآن هامجبورندنقشمهميدرحمايت ازاین بیمارانايفانمايند(9). بهداشت شخصي، تهيه داروها، منتقل كردن به مركز دياليز، كمك در خوردن وعده هاي غذايي، حمايت عاطفي و رواني از وظايف مراقبین اين بيماران مي باشد. این مراقبین معمولا" یکی از افراد خانواده و یا دوستان و آشنایان بیمار می باشند که باید با بیمار جهت مراقبت از وی در تماس باشند (17). چنانچه تخمین زده می شود در انگلستان 9 نفر از 10 نفری که از بیماران با ناتوانی فیزیکی یا روانی مراقبت میکنند ، خویشاوندان نزدیک آنها هستند (18). درمطالعهی هاسیالی اوقلو[5] و همکاران (2010) نیز تقریباً نیمی ازاعضای مراقبت دهنده خانواده، فرزندان بیماران بودند (19).
مراقبین اشخاصی هستند که در طی یک دوره بیماری و درمان آن، بیشترین درگیری را در مراقبت از بیمار وکمک به آن ها به منظور سازگاری و ادارهی بیماری مزمن دارند و از آنها به بیماران پنهان تعبیر می شود (9, 20). فشار مراقبتی حالتی از فشار فیزیکی، عاطفی و ذهنی است که به علت مراقبت طولانیمدت از یک فرد به وجود میآید (21). در واقع ديسترس هاي جسمي، رواني و اجتماعي است كه بر اثر مراقبت از بيماران مزمن به مراقبین وارد مي شود و این مسئله با مشكلات زيادي همچون فرسودگي، اضطراب و افسردگي براي مراقبین همراه است (16). مختلشدنفعاليتها، تفريح، ارتباطاتاجتماعيو ازکارافتادگيوبيماريمراقبميتواندناشيازاینفشارمراقبتي باشد(7). مراقبینبهويژهنسبتبهتنش آسيبپذيرهستند؛زيراتقاضاهايزيستي، اجتماعيورواني بيماربرنيازهايخودآنهاپيشي میگیرد(20).
تحقیقات نشان داده است که حمایت خانوادگی با سازگاری موفق بیمار با دیالیز، عدم احساس سرباری او برای اعضای خانواده و قبول محدودیت برنامه غذایی همراه است (20). بنابراین برای کارکنان بخش بهداشت و درمان ضروری به نظر می رسد تا از سهم مهم اعضای نزدیک خانواده در مراقبت از بیمار کلیوی آگاه باشند و به طور مؤثری با آنان ارتباط برقرار کرده و حمایت لازم را برای این گروه در زمان نیاز فراهم کنند (18). افزايشفشاربرمراقبین و عدم توجه به آنها،عواقبيازجملهانزوايخانواده، قطع اميدازحمايتهاياجتماعي، اختلالدرروابطخانوادگيومراقبت ناکافيازبيمارودرنهايترهاکردنبيماررادرپيخواهدداشت (7)در حقیقت مراقبین بیماران نیاز دارند که حمایت شوند و در مورد شرایط تشخیص داده شدهی بیمارشان اطلاعات دریافت کنند و مهارتهای جدید و تغییر در سبک زندگیشان را یاد بگیرند (19). همچنین مهم است که نیازهای عاطفی و جسمی مراقبتکنندگان نزدیک بیمار را بهتر بشناسیم و جهت ارتقای سلامتی آنها بکوشیم (18).
نتایج متناقضی بین یافته های مطالعات مختلف موجود در زمینه فشار مراقبتی مراقبین دیده می شود. به طور مثال در مطالعهی عباسی و همکاران که به بررسی فشار مراقبتی و عوامل مرتبط با آن در گرگان پرداخته اند و مولاگلو و همکاران که با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزش در منزل بر فشار مراقبتی مراقبین بیماران همودیالیزی انجام شده، فشار مراقبتی مراقبین بیماران دیالیزی در سطح بالایی بوده، ولی درپژوهش ریوکس[6] و همکاران با عنوان تعیین فشار مراقبتی در بین بیماران همودیالیزی شبانه در خانه، فشار مراقبتی مراقبین در سطح پایینی گزارش شده است(8, 16, 22)
فشار مراقبتی میتواند تحت تأثیر متغیرهای دموگرافیک و اجتماعی بیمار و مراقب قرار گیرد. عوامل دموگرافیکی چون سن مراقب (7, 16, 23, 24)، جنس مراقب (20, 23) ، وضعیت تاهل مراقب (23)، سطح تحصیلات مراقب (23)، سن بیمار (20, 25)، وضعیت اجتماعی-اقتصادی (7, 16, 25) و همچنین نوع نسبت فامیلی مراقب با بیمار (23, 25) و طول مدت ابتلا به بیماری (16, 20, 25) و میزان وابستگی بیمار (16, 20) نیز از جمله موارد تأثیرگذار بر فشار مراقبتی مراقبین معرفی شده اند. ابتلای مراقب به بیماری مزمن (16, 22, 25) و ابتلای بیمار به بیماریهای دیگر (7) از عوامل تأثیرگذار بر فشار مراقبتی مراقبین بیماران همودیالیزی می باشند.
یافته های مطالعات انجام شده در زمینهی شناسایی عوامل مرتبط با فشار مراقبتی متناقض گزارش شدهاند. برای مثال در پژوهش عباسی و همکاران، با افزایش سن مراقب، فشار مراقبتی افزایش پیدا می کند؛ ولی ارتباط معنی داری بین جنس مراقب و فشار مراقبتی گزارش نشده است (16)؛ درحالیکه در مطالعهی مولاگلو[7] و همکاران ، فشار مراقبتی در مراقبین جوانتر و همچنین در زنان به طور معنیداری بالاتر بود (23).
فرایند دیالیز تاثیر عمیقی بر زندگی بیمار و خانوادهی وی می گذارد؛ همچنین اکثر مطالعات به بیمار پرداخته و تاثیر متقابل بیمار و خانواده از نظر محققان دور مانده است. با توجه به بررسی مطالعات انجام شده در این زمینه و مشاهدهی نتایج متغیر فشار مراقبتی و عوامل متاثر از آن در مطالعات موجود و هم چنین مطالعات اندک (1, 16) پرداخته شده به این موضوع در کشور و با توجه به تفاوتهای فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی هر منطقه از کشور که می تواند در نتایج تاثیر گذار باشد و در دسترس نبودن مطالعه ای مبنی بر بررسی فشار مراقبتی و عوامل مرتبط با آن در استان گیلان، نیاز به انجام تحقیقات در این زمینه احساس میشود، چرا که سلامت مراقبین و بیماران با هم ارتباط تنگاتنگی دارد و مراقبین می توانند در سلامتی و بهبود شرایط بیماران همودیالیزی خود نقش مؤثری داشته باشند. بنابراین ضرورت دارد که طرح های مراقبتی برنامهریزی شود که در آن خانواده بیماران هم مدنظر قرار گیرند. با توجه به این موارد پژوهشگر علاقه مند شد تا فشار مراقبتی و عوامل مرتبط با آن را در مراقبین بیماران همودیالیزی شهر رشت سنجیده و با شناخت عوامل مؤثر، پیشنهاداتی را به پرستاران در زمینهی نقش حمایتی و آموزشی آنها در کاهش فشار مراقبتی و افزایش کیفیت زندگی این عزیزان ارایه نماید.
اهمیت و ضرورت مسأله
اهداف پژوهش
هدف کلی پژوهش:
تعیین فشار مراقبتی و عوامل مرتبط با آن در مراقبین بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی رازی شهر رشت در سال 1392
اهداف ويژهي پژوهش :
اهداف كاربردي:
در این پژوهش فشار مراقبتی و عوامل مرتبط با آن در مراقبین بیماران همودیالیزی مورد بررسی قرار گرفته تا در صورت مشاهده فشار مراقبتی شدید در مراقبین و با شناسایی عوامل مرتبط با آن، بتوانیم راهکارهایی را در جهت کمکی هر چند اندک به مسئولان برای شناسایی و حمایت از این افراد پیشنهاد کنیم . این خانواده ها، خانواده آسیب پذیری محسوب میشوند و نیاز به مداخلات و مشاوره و پیگیری در طول زمان دارند. لذا پیشنهاد می شود در برنامه ریزی های سیستم درمانی به نقش اعضای خانواده در درمان این بیماران نیز توجه شود و مداخلاتی از قبیل آموزش بیمار و مراقب وی، مشاوره، خانواده درمانی، گروههای حمایتی و خدمات ارجاعی جهت کاهش فشارهای مراقبتی مورد توجه قرار گیرد.
فرضیات یا سوالات پژوهش
[1] Chronic Kidney Disease (CKD)
[2] Renal Replacement Treatment (RRT)
[3] quality of life
[4] caregiver burden
[5] Hacialioglu
[6] Rioux
[7] Mollaoglu